سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----109096---
بازدید امروز: ----89-----
بازدید دیروز: ----1-----
کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی فسا

 

نویسنده:
دوشنبه 86/11/8 ساعت 5:57 عصر

دلم که تنگ می شود ‍؛

 فقط نگاه می کنم

به آسمان

 و قطره قطره اشک های دوریت

 زِ چشم ِ من به سمت ِ گونه می خزد

 بدونِ هق هقی که

 راز ِ مخفیِ درون ِ سینه ی  مرا

به روی طبل و داریه

 کنارِ کوچه های خلوتِ فسا

به گوش ِ هر پیاده ی غریبه ای

 که در عبور ِ لحظه های هر دم است

بدونِ اختیار یا اجازه ام

 بلند جار می کشد !

...

دلم که تنگ می شود؛

 به زیرِ لب نمی کنم دعا که گوشِ شهر را

 به پچ پچِ هزار و یک دروغِ تازه وا کنم 

 ویا درون ِ گوش ها

 تو را به لحنِ یک غریبه

آشنا صدا کنم 

 دلم که تنگ می شود ؛

خدا خودش صدای دوری از تو را

 ز ِ قلب ِ پر هراس و اضطراب ِ من

 بدون ِ گفتن و شنیدن و دعای زیرِ لب

 و بی اشاره یا اراده ام

شنیده پیش از آن که من بگویمش

و خود امیّد ِ تازه ای

به راز ِ مخفیِ درونِ سینه ام

گره کشیده و نمی گذاردم

که اسم ِ انتظار  را

به گوش ِ مردم ِ هزار و یک نقاب ِ این دیار

 برای لحظه ای که می شود نگفت 

 بدون ِ اختیار و با دعا و وردِ زیر ِ لب

که فاش می کند تو را

 نخوانم و

کسی زِ قلب ِ من خبر نیاورد

و من به یمن ِ لطف ِ او 

و با خیال و انتظار ِ دیدنت ؛

 به اشک ی چشم های خود

نهیب می زنم :بایست !

 و تنگی از دلم و سینه می رود .

  .....

 عزیزکم بگویمت که حال تنگ دل شدم

و با خدا غم از دلم

 دوباره می شود تهی

 و با نشاطِ تازه ای

 به سینه می فشارمت !


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
پنج شنبه 86/11/4 ساعت 11:32 عصر

سلام

دلم گرفته است.آسمان در گلویم زندانی ست،دلم از مژه هایم جاری ست،چشم هایم در لحظه تاریخ بی تو باریده ست.

جهان دوباره نام تو را می طلبد و کربلایت را،تا سر بریده ات منزل به منزل خدا را نازل کند،و آیینه در آیینه نفست پژواک شود.

من تو را عاشقم تا دستم را بگیری و پس کوچه های روشن زندگی را راهنمایم باشی.

نام تو خورشیدی ست که زمین با تمام کوه هایش به طوافش احرام بسته ست.

من تو را نه می گریم و نه می خندم،می گریم بر چشم هایم که جز تو را دیده است و می خندم بر اشک هایم که جز به دنبال تو دویده است.

از تو همان«هیهات من الذله»کافی ست تا جهانی را شاه چراغ باشد و تمام در های بسته را شاه کلید و تمام زمین های سرد را آفتابی که حیات را برویاند.

راستی!

تو در آن ظهر مقدس و گرما ریز،که هزار صبح تا قربانگاهش دویده اند چه دیدی که نازکای گلویت هزار تیغ کج آیین را پاسخی درست شد!

تو در آن خاک آسمانی ،آن گودال سر بلند،چه چیز را تماشا کردی که سرشار تر از همیشه  تا کوفه،تا شام،تا هر کجا که «ظلم آباد» است خدا را آیه آیه باریدی؟

تو چه دیده ای که عاشق تر از همیشه خدا را رصد کرده ای؟

کدام جام سیرابت کرد که دجله و فرات حقارت خود را می گریستند و تا لب هایت بالا نیامدند؟

کدام خورشید دردلت می وزید که تمام شب ها را یک تنه به مبارزه طلبیدی؟

کدام دریای عطش در تو جاری بود که فرات هم پاسخگوی تشنگیت نبود؟

تو در کدام ارتفاعی که هیچ بحری تا گلویت ارتفاع نیافت؟

تو در کدام باران باریدی ،از کدام ابر مقدس،که جهانیان نام تو را بر لب ترانه می کنند؟

تو از کدام آسمان آمدی که روح بلند تو را در هیچ قصیده ای گنجایش نیست؟

راستی!

هنوز دوبیتی های چشمانت را چوپانان از هفت بند نی لبک خویش در دشت می بارند ،و گلها به یاد تو از زمین، سرخ می رویند.

هنوز دریا ها به یاد عطشانی تو کف بر لب و موج خیز تا ساحل می آیند تا در پایت بیفتند

هنوز کوهها پژواک «هل من ناصر»تو را به هم هدیه می دهند و سنگدلی مردان بوزینه باز را نفرین          می کنند.


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
پنج شنبه 86/11/4 ساعت 9:57 صبح

زندگی یعنی اینکه یه روز بیای یه روز هم بری و وقتی داری می ری تازه یادت بیاد که نباید عادت می کردی !

    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
پنج شنبه 86/11/4 ساعت 9:54 صبح

در خود پیچیده ام ، احساس ِ سنگینی شدیدی می کنم نه نای رفتن دارم و نه تحمّل ِ ماندن ، دست و پاهایم سست و بی جانند ، به زحمت ریشه ام را در خاک نگاه داشته ام ، شاخ و برگ هایم را به خزان قرض داده ام تا دو فصلِ دیگر پس بگیرم امّا ای کاش فصلی که انتظارش را می کشم زود تر فرا می رسید ! ای کاش اصلا .... نمی دانم آنقدر زردی دست و پاهایم را روشن کرده که بی گاه در خود می سوزم و هیچ نمی وزد تا مرا تاریک کند ! ای کاش خاموش می شدم آنگاه هم سرد بودم و هم تاریک ! درست است زمستان ! حتی انتظار ِ  زمستان را می کشم  با اینکه خود فرا رسیده است ، آرزوی سرمای شدید می کنم آنقدر شدید تا از فرط ِ درد جوانه های درونم به خود بلرزند و بیدار شوند !

.........اینجا هیچ است و من دارم به قلّه اش می رسم ای کاش هر گز نمی رسیدم ! ..........


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
پنج شنبه 86/11/4 ساعت 9:40 صبح

 همه جانم ،همه دینم تو هستی

  نوای  قلب ِ غمگینم  تو  هستی

  در اشعاری که می گویم دمادم 

  همه آن و همه اینم تو  هستی .


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
پنج شنبه 86/11/4 ساعت 9:35 صبح

 تو را از جان  و  از دل  می پرستم 

 هم از آب و هم از گِل می پرستم 

 در آن روزن که امّیدم بر آن ؛ است  

 تو را  چون  روز ٍ آجل  می پرستم !


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
چهارشنبه 86/11/3 ساعت 5:21 عصر

 کاش پیدا بودی

                            همچون دل من شکسته شیدا بودی

کاش تنهایی من میکشتی

                                   دنیای دل غمزده ام میگشتی

چشمان پر از اشک مرا میشستی

                               خود در دل خم خانه ی دل می جستی

کاش تنها بودی

                              ای کاش رها از همه غمها بودی

ای کاش صدای شکن بغض من و 

               قفس جسم و تنم را همه از بر بودی

کاش چون دل بودی

                        همه یکرنگ ولی بی خبر از غم بودی

کاش چون من بودی

                      _ یا خبردار ز غوغای درونم بودی..._

                                                                کاش شیدا بودی!


    نظرات دیگران ( )
نویسنده:
چهارشنبه 86/11/3 ساعت 2:36 عصر

در  کوچه ی  نگاه ِ تو  من  یک  مسافرم 

هر لحظه بهر ِ  دادن ِ جان پیشت حاضرم 

چشمم تو را به قیمت جانش خریده است 

 با من چه کرده ای که چنینت به خاطرم ؟!


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: عاطفه معافیان
چهارشنبه 86/11/3 ساعت 12:52 صبح

از سوسک می ترسیم............

از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمیترسیم.

 از عنکبوت میترسیم............

از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببنده نمی ترسیم.

 از خوب سرخ نشدن قورمه سبزی میترسیم............

 از سرخ شدن ادما از خجالت نمیترسیم.

 از سرما خوردگی میترسیم............

از سرخورده کردن دوستامون نمیترسیم.

 از شکستن لیوان میترسیم............

از شکستن دل ادما نمیترسیم

36_1_38.gif

36_1_38.gif


    نظرات دیگران ( )
<      1   2      

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ...
    من یا تو؟
    سکه دوستی!
    بیهوده!
    یاد
    بهار!
    ذهن پنجره!
    !
    تیغ زمانه!
    !!!
    !
    بی صدا
    سر در گریبان!
    از جنس خودم!
    فصل کشتار!
    [همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •