کل بازدیدها:----106363---
بازدید امروز: ----51-----
بازدید دیروز: ----6-----
کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی فسا

 

نویسنده: عاطفه معافیان
چهارشنبه 86/9/28 ساعت 11:56 عصر

باید فراموشت کنم، چندیست تمرین می کنم16.gif

من می توانم، می شود، آرام تلقین می کنم16.gif

با عکس های دیگری، تا صبح صحبت می کنم16.gif

با آن اتاق خویش را، بیهوده تزئین می کنم 16.gif

سخت است، اما می شود، در نقش یک عاقل روم16.gif

شب نه دعایت می کنم، نه صبح نفرین می کنم16.gif

حالم نه اصلا خوب نیست، تا بعد بهتر می شوم16.gif

فکری برای این دل تنهای غمگین می کنم16.gif

از جنب و جوش افتاده ام، دیگر نمی گویم به خود:16.gif

وقتی عروسی می کند آن می کنم این می کنم16.gif

این درد سرد بی کسی، بر شانه جا خوش کرده است16.gif

از روی عادت دوستی، با بار سنگین می کنم16.gif

هرچه دعا کردم نشد ، شاید کسی آمین نگفت16.gif

حالا تقاضای دلی، سرشار از آمین می کنم16.gif

نه اسب ، نه باران ، نه مرد ، تنهایم و این دائمی ست16.gif

اسب حقیقت را خودم، با این نشان زین می کنم16.gif

یا می برم یا باز هم، نقش شکستی تلخ را16.gif

در خاطرات سرخ خود، با رنج آذین می کنم16.gif

حالا نه تو مال منی، نه خواستی سهمت شوم16.gif

این مشکل من بود و هست ، در عشق گلچبن می کنم16.gif

کم کم ز یادم می روی، این روزگارو رسم اوست16.gif

این جمله را با تلخی اش ،صد بار تضمین می کنم16.gif


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ...
    من یا تو؟
    سکه دوستی!
    بیهوده!
    یاد
    بهار!
    ذهن پنجره!
    !
    تیغ زمانه!
    !!!
    !
    بی صدا
    سر در گریبان!
    از جنس خودم!
    فصل کشتار!
    [همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •