... و اگر می دیدم آسمان گریان نیست ؛
فقطش میگفتم ؛
که دلم تنگِ تو است
بعد گریان می شد
و تو از چشم ِ غریبانه ی یک اسب ِ سفید
که به جولانگه آبی می رفت،
ساده می افتادی!
و تن ِ مزرعه آبی می شد
بعد من با تو و گندم بودیم
زندگی رونق داشت !
....
تقدیم به اونی که موقع دلتنگی به جای شعر گفتن برگه های دفتر سفیدشو پاره می کنه و تیّکه پاره های دفترش، همون شعر ِ قشنگیه که من هیچ وقت نتونستم بگم !
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]