شب بود و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی جوان یکّه و تنها با خانواده اش در سکوتِ گوش خراشِ خیابان ؛
قدم زنان ، ایستاده بود! ...
(؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!...)
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]