امشب شده ام مست که مستانه بگریم
بگذارشبی گوشه میخانه بگریم
زان آمده ام مست درین میکده کامشب
برقهقهه ساغر و پیمانه بگریم
افسانه دل، قصه پررنج وملالی است
بگذاربراین قصه وافسانه بگریم
ای عقل، توبرعاشق دیوانه بخندی؟
من نیزبه هرعاقل وفرزانه بگریم
طفل دل من بازترا می طلبد، باز
بگذاربراین طفل یتیمانه بگریم
امشب زچه رو در وطن خویش غریبم
بگذار دراین شهرغریبانه بگریم
آن طایرزیبای مرا بال ببستند
شبها به پرافشانی پروانه بگریم
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]