سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----109907---
بازدید امروز: ----900-----
بازدید دیروز: ----1-----
کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی فسا

 

نویسنده:
پنج شنبه 87/2/5 ساعت 8:36 عصر

سرگذشت

می خروشد دریا 


 
هیچ کس نیست به ساحل پیدا


لکه ای نیست به دریا تاریک


 
که شود قایق 


 
اگر آید نزدیک


مانده بر ساحل


 
قایقی ریخته شب بر سر او


پیکرش را ز رهی ناروشن


 
برده درتلخی ادرک فرو


هیچ کس نیست که اید از راه


و به آب افکندش


و در این وقت که هر کوهه ی آب


حرف با گوش نهان می زندش


موجی آشفته فرا می رسد


از راه که گوید با ما


قصه یک شب طوفانی را


 
رفته بود آن شب ماهی گیر


تا بگیرد از آب


آنچه پیوندی داشت


با خیالی درخواب


صبح آن شب که به دریا موجی


 
تن نمی کوفت به موجی دیگر


چشم ماهی گیران دید


قایقی را به ره آب که داشت


 
بر لب از حادثه تلخ شب پیش خبر


پس کشاندند سوی ساحل خواب آلودش


به همان جای که هست


 
در همین لحظه غمنک به جا 


 
و به نزدیکی او 


 
می خروشد دریا 


 
وز ره دور فرا میرسد آن موج که می گوید باز 


 
از شبی طوفانی 


 داستانی نه دراز

 

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ...
    من یا تو؟
    سکه دوستی!
    بیهوده!
    یاد
    بهار!
    ذهن پنجره!
    !
    تیغ زمانه!
    !!!
    !
    بی صدا
    سر در گریبان!
    از جنس خودم!
    فصل کشتار!
    [همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •