دستای سرد جدایی ، گرمی قلبمُ بُرده
فضای خالی خونه ، شوق پروازمُ گرفته
قلبِ من مثله گلهای خونه پژمرده و مُرده
خونه بوی غم گرفته ، منُ از خودم گرفته
خونه خالی ، خونه زندون
چشام بی اشک ولی گریون
تب داغ خواستنِ تو منُ از ریشه سوزونده
باغ خالیِ امیدم پر از خاطره هاتِ
فکرِ من با تو بودن ، حرفِ من از تو خوندن
حالا این خونه ی خالی آخرین جا واسه مُردن
خونه خالی ، خونه زندون
چشام بی اشک ولی گریون
بادِ سردِ فصلِ بی تو ، آفتابُ از خونه بُرده
تو سکوت تلخِ خونه می پیچه صدای گریه
من تو خونه تک و تنها قلب من لونه ی غم ها
خسته از سردیِ این شب،بی امید به تو و فردا
خونه خالی ، خونه زندون
چشام بی اشک ولی گریون