بذار...
اینو بدون که قلبم آتیش گرفت ز عشق تو
اینو بدون که دلم وبرون شده ز عشق تو
اینو بدون وفای من وفای عاشقونه ست
اینو بدون ، اینــو بدون که این دلم آواره ست
خدا کنه که وقتی تو برگشتی به خونه
رویای من همون باشه که تو باشی یگانه
بذار که چشمای من روی ماهتو ببینه
بذار که عطر بودنت توی هوام بمونه
بذار که عاشقونه اسمت و من صدا کنم
بذار که این جونم و فدای چشمونت کنم
بذار که لبخندت و با چشمونم نگاه کنم
کمی این دل ویرونه رو با لبخندت آباد کنم
بذار که با خوندن اسمت هر لحظه من ثواب کنم
بذار که با نام تو من شعرام و رنگین کنم
((شعرم تموم شد ولی ، نگذاشتی من صدات کنم
اسمت و من بیارم و بغضم و من رها کنم))
(شعر از حقیر)
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]