سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----109412---
بازدید امروز: ----405-----
بازدید دیروز: ----1-----
کانون شعر و ادب دانشگاه علوم پزشکی فسا

 

نویسنده:
دوشنبه 86/12/6 ساعت 10:45 صبح

این چه حسی است که در خود

شده ام گم با آن ؟!

دل من تنگ که نیست

 گریه ام می آید،

آسمان سقف نگاهم را

پنهان کرده

و نمی دانم

 آخر به کجا می کشدم

 غرقه در فکر و خیالاتم

و از دور نگاهم ....

 به کجاست؟!

حسی از جنس درون

کشته مرا

و غریبانه ترین لحظه ؛

همین الان است

که خودم هم باید

 بروم در پی گم گشته ی خود

یعنی من !

 این چه حسی است که در خود

شده ام گم با آن ؟!

دل من نشکسته

 گریه ام می آید!

 نه کسی آمده اینجا

نه کسی برگشته

نه کسی هم

 هوس رفتن و ماندن دارد 

 و کسی با من

از آن سوی خودم می گوید ؛

 که کسی

 در راه است و به من می گوید :

که کسی ، یا ... چیزی ...؟؟؟...

 اتفاقی است که خواهد افتاد

خوب و بد

 دست خداست !

و به من می گوید

که غریبانه ترین جامه ی خود را تن کن 

 که به هر حادثه ای هست ؛

خوش آمد گویی !

...این چه حسی است که در خود

 شده ام گم با آن ؟!...


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ...
    من یا تو؟
    سکه دوستی!
    بیهوده!
    یاد
    بهار!
    ذهن پنجره!
    !
    تیغ زمانه!
    !!!
    !
    بی صدا
    سر در گریبان!
    از جنس خودم!
    فصل کشتار!
    [همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •