آنچه می خوانی از آن؛
همه ی قلبِ من است
که به یادت شده اشعار ِ سپید
و روان گشته ز خودکار ِ دلم
به ورق های زمان
تا بماند و تو را تا به ابد
به همین لحن ِحزین
بر لب ثانیه های گزران
بی عدد ، تازه کند
و در آن دم که تنم چون خاک است ؛
تا کسی هست
و تا قدرت ِخواندن دارد ،
حرف هایی باشد
که بخواهد به جهان
عشق پر شور ِ مرا
بنویسد به تن ِ هر گل ِسرخ!