بارها چهره ام خندان بود ولی در درون می شکستم سعی می کردم که با اشکهایم دیگران را ناراحت نکنم
همچون آینه ای بودم که در درون می شکستم ولی با خنده هایم سعی می کردم که با همان تکه های کوچک آینه ی خرد شده که در وجودم مانده خورشید را منعکس کنم و عشق را به اطرافیانم هدیه دهم.
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]