خوبه چشم ما اتاق عملي ها رو دور ديديد داري به هم نون قرض مي ديد

1. رهي جون اون موقع كه ما اتاق عملي ها كانون شعر رو راه انداخته بوديم شما تو واحد پنج داشتيدبا بچه ها چايي مي خورديد

2.خانوم معافيان من برگشتم ممنون از اينكه سراغمو گرفتي

3.آقاي صادق اگه دست مي جنبونديد و تو وبلاگ مطب مي زديد خوشحال ترمون مي كرديد

يه چيزي رو بايد صحيح كنم !!!

وبلاگه ما نه وبلاگه خودتون

شرمنده اشتباه تايپي بود !

سلام آقا صادق اگه درست حدس زده باشم شما بايد آقاي ميركي باشيد !‏آره ؟؟؟؟؟

مرسي از اينكه به وبلاگه ما سر مي زنيد ..

اين خانوم رهگذر به زور و كتك اومد شيراز ! خودش كه نمي خواست !!!

امروزم اومده فسا تا با كمك بقيه بروبچز نسريه رو راه بندازن .

راستي مگه چي شده كه انقدر از بقيه مي ناليد ؟؟؟

چيزي شده ؟؟؟؟

سلام خانم رهگذر خوبيد؟ كجاييد؟ بابا ول كن بيا از شيراز بيا كه اينا ... .

راستي كي مي آي مگه چند سال شيراز نرفتي نديد پديد؟ اين شعر را برا اومدنت سرودم

بيا بنگر سراي عاشقان را بيا بنگر شب گريه كنان را

بيا دست از جداييها رها كن صفا ده محفل بيچارگان را

خدا وکيلي بگو اي ول . حال کن ما هوشبري ها چکاره ايم!!!!!!!!

مي گم راستي ، كو خانوم رحيمي‏؟؟؟؟

ما فسا نيستيم ازش خبري نداريم ..

شماها كه اونجا هستيد بگيد .. كجاس‏؟؟؟

چرا ديگه نمياد به وبلاگش سر بزنه ؟؟؟

از طرف ما بهش بگيد منتظرشيم .

خانوم ِ زري بي خيال تبريك نامه و تشويق نامه و . . .

بابا شعر بنويس !

انقدر آقاي دبير رو خجالت نديد !!!