تورا بي خواب به رويا سپردم
تو هم از خواب احساسم گذشتي
ندانسته تورا از ياد بردم
تورا بي انكه بشناسم گذشتي
من از ديروز ميگفتم ولي تو
مرا تا بي كسي ها ياد كردي
من از چشمان خيست ياد كردم
تودر اوج سكوت فرياد كردي
ببخشم گر نبخشيدي دلم را
تمام گريه هايم خبر كن
به ياد كوچه ي تنهايي من
بيا يك شب تو از خوابم گذر كن
حصار قلب من پروانه ميخواست
نگاهم عاشق ديوانه ميخواست
به بخشم حريم ابي عشق
تورا افسونگر افسانه ميخواست
من از پايان تو اغاز كردم
تو بالم دادي پرواز كردم
ببخشم گر تورا ازرده ديدم
اگر روزي به عشقت نازكردم